بعد از رفتنت....

آرام وبی صدا بود

قدم هایَت را میگویم

بعد رفتنت لحظه ها میترسیدن

احساس ها حَبس شده بودند

نورها در خاموشی غَلت میزدند

آسمان خیس بود

بعد رفتنت آیینه ترک خورده بود

گلهای سرخ باغچه ‌، پرپر در حیات نمایان بودند

رفتنت آرام بود

طوری که حتی زمین صدای پایت را نشنید

کاش باشی و رفتنت "شایعه "باشد ......

خوشبختی

خوشبختی ما در سه جمله است :
تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا

ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم :
حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس

از فردا.

Happy Halloween!!!



تاریخچه و آداب ‌هالووین
آیا می‌دانید این شب سراسر خنده و شوخی که کوچک و بزرگ در انتظار آن هستند چه ماجرایی دارد؟
تاریخ این روز به بیش از 2000 سال گذشته بازمی‌گردد و آغاز آن درواقع بسیار جدی بوده است. شب 31 اکتبر که به‌هالووین (Halloween ترکیب دو کلمه Hallow مقدس و E’en که همان Evening به لهجه ایرلندی است، به معنای سر شب) شهرت دارد، ریشه در رسوم سلتیک (ساکنان اولیه جزایر بریتانیا) دارد و آداب آن بیشتر از ایرلند و اسکاتلند آمده است.
این شب در اصل از جشنی مذهبی پایه گرفته است که از قرن نهم بعد از میلاد مرسوم بوده و "روز تمام مقدسین" یا All Hallows Day نام داشته است. مسیحیان در این روز که مطابق با اول نوامبر است، به افتخار تمام قدیسین جشنی برپا می‌کنند که امروز به نام All Saints Day شهرت دارد و‌ هالووین، شب قبل این جشن است. 
 
اما رسوم این شب، تاریخچه ای بسیار دورتر دارد و به یکی از تعطیلات سلتیک برمی‌گردد. بیش از 2000 سال پیش، راهبان سلت که Druid نامیده می‌شدند، جشنواره ای را پایه گذاری کردند که سمهین (Samhain) نام داشت و اعتقاد داشتند که در این شب دروازه بین دو دنیا گشوده می‌شود و خدای جهان مردگان همراه با ارواح، اجنه و دیوها به روی زمین می‌آید.
مردم سلت در این شب لباسهایی از پوست حیوانات می‌پوشیدند و سر آنها را هم مانند کلاه خودی بر سر می‌گذاشتند تا از ارواح خبیث پنهان شوند و با کوبیدن بر طبل و اشیایی مانند دیگ و بشقابهای فلزی، صداهایی ایجاد می‌کردند تا اجنه و دیوها را فراری دهند. در این میان راهبان آتشی می‌افروختند و قربانی می‌کردند تا ارواح را آرام کنند.
 
امروزه رنگهای محبوب ‌هالووین یعنی نارنجی و سیاه، نشانه ای از رنگ آتش راهبان در آسمان تیره شب است. پوشیدن لباس مبدل هم، از پوشیدن پوست حیوانات به لباسهایی مانند جادوگران، هیولاها، شخصیتهای مشهور و هر چه تصور کنید، درآمده است.
از طرفی، علاوه بر تاثیر این مراسم، جشنواره روز برداشت محصول رومیان نیز، که از قرن اول میلادی آغاز شد، به خصوص جشنی که در ستایش پومونا (Pomona) الهه میوه جات بوده است، بر جشن ‌هالووین تاثیر فراوانی گذاشته است.
گرفتن سیب از آب و دویدن در هزارتوهای مزارع ذرت و البته استفاده‌های مختلفی که از کدو می‌شود، همه نشانی از جشن رومیان دارند که در طی آن برداشت محصولی خوب را جشن می‌گرفتند.


زادروز کوروش کبیر مبارک




کوروش، ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر (به پارسی باستان: ‎
                                

                                
                                
                            </div>
                            <div class=

فرزانه

هقت درس از زندگی کاری استیو جابز

   


به یاد استیو جابز :

۱) سادگی را انتخاب کنید
از نظر جابز، سادگی نهایت پیچیدگی است. او به ایده های بسیاری نه گفته است تا بتواند محصولاتی را تولید کند که فقط شامل چیزهای مورد نیاز مشتری باشند و لاغیر. همانطور که در محصولات اپل مشخص است، جابز هیچ علاقه ای به جینگیلی مستون ندارد.
مقاله نویسان مجله فورچون می گویند جابز از کسانی که به همه چیز آری می گویند متنفر است، جابز و تیم مدیریتی اش ترجیح می دهند افرادی صادق در کنار خود داشته باشند تا کسانی که از ایده های نامناسب حمایت می کنند.

۲) ذهن خود را مانند افراد مبتدی نگه دارید
در آیین بودایی اصطلاحی وجود دارد به عنوان ذهن مبتدی. داشتن ذهن مبتدی یک موهبت است.
جابز توصیه می کند که همه مسائل را با ذهنی باز بررسی کنید و آنها را طوری تجربه کنید که گویی اولین باری است که با آن مواجه می شوید. خود را برای شگفت زده شدن آماده کنید.

۳) از خودتان انتظار تعالی داشته باشید
جابز می گوید سعی کنید معیار کیفیت باشید. بعضی ها به محیط هایی که در آن انتظار تعالی از فرد می رود، عادت ندارند.
شرکت سی و پنج ساله اپل با بیش از ۵۰ هزار کارمند و فروشی سالانه بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار که هر سال ۶۰ درصد رشد را تجربه می کند و محصولاتی به بازار ارائه می کند که گوی سبقت را از دیگران ربوده اند، تنها به این دلیل موفق شده است که جابز جز موفقیت و کمال چیزی را قبول ندارد. با وجودی که برخی او را یک دیکتاتور سازمان می نامند ولی او توانسته است اپل را تبدیل به شرکتی کند که دست کسی به آن نمی رسد.

۴) استعدادها را شناسایی و تربیت کنید
اپل بیش از ۲۵ هزار کارمند دارد. هر سال گردهمایی استراتژی شرکت با حضور گروهی از رهبران شرکت با عنوان یکصد کارمند برتر تشکیل می شود. با وجودی که احتمالاً معدودی کارمندان جزء نیز در این گروه انتخاب می گردند. کسانی که مهارتهای قوی و ایده های عالی دارند. اپل به ما یاد می دهد که پرورش و تشویق استعدادها مهمتر از ساختارهای سازمانی مصنوعی است.

۵) ایمان داشته باشید و پروژه های عجیبتان را رها نکنید
…چون ممکن است روزی تبدیل به پیکسار شوند. کمی پس از ترک اپل، جابز پرسودترین سرمایه گذاری عمرش را انجام داد. او با پرداخت پنج میلیون دلار گروهی از زبده ترین متخصصین گرافیک کامپیوتری را در قالب استودیوی پیسکار از جرج لوکاس خرید. در سال ۲۰۰۶ او پیکسار را به والت دیزنی به ارزش ۷.۴ میلیارد دلار فروخت و تبدیل به بزرگترین سهامدار دیزنی گشت.

۶) از متفاوت بودن نترسید
فروشگاههای اپل نمونه بارز این مسئله هستند. چی الیوت نویسنده کتابی در مورد جابز معتقد است این فروشگاهها خطر بزرگی برای شرکت به شمار می رفتند اما جابز با نگاه متفاوتش و سرمایه گذاری روی همین تفاوت ها به موفقیت بزرگی دست یافت. جابز می گوید: نوآوری وجه تمایز بین یک رهبر و یک پیرو است!

۷) به آنچه انجام می دهید عشق بورزید
تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که آنچه را انجام می دهید واقعاً دوست داشته باشید. اگر تاکنون آن را نیافته اید به جستجویتان ادامه دهید. کنار ننشینید. اگر راجع به کارتان مشتاق و علاقمند نیستید، نمی توانید منشاء نوآوری باشید.