خواب ناز بودم شبی
دیدم کسی در می زند
در را گشودم روی او
دیدم غم است در میزند
ای دوستان بی وفا
از غم بیاموزید وفا
غم با آن همه بیگانکی
هر شب به من سر می زند
یگه از صفحه ذهنم اسمت و پاک میکنم
دلم و زیر پاهای عشق تو خاک میکنم
یادت و به دست رویاهای پوچم میسپارم
لحظه هاروواسه دیدنت دیگه نمیشمارم
قلب من بازیچه عشق تو نیست این و بدون
ظاهروباطنت و دیگه به من دادی نشون
آسمون عشق تو پر از ستارست میدونم
اونی که تو بازی عشق تو میبازه منم
باچشمات گل های آرزوم و آبپاشی نکن
روزهای عاشقیمون رو دیگه نقاشی نکن
نمیخوام که حرفی از گذشته هامون بزنی
حرمت پاکی عشقم و دوباره بشکنی
قانون عشق !!!!
یه پسر با یه نگاه از یه دختره خوشش میاد ، و عشق از طرف اون شروع می شه ، تا جایی که زندگیش رو پای عشق می ذاره ، اما دختر باور نمی کنه چون یه چیزایی دیده و شنیده ، تا دختر میاد پسر رو باور کنه ، پسر دلسرد و خسته می شه می ره با یکی دیگه ، بعد که دختر تازه تونسته پسرو باور کنه می ره طرفش ، اما پسرو با یکی دیگه می بینه ،اینجاست که دختره می گه حدسم درست بود...
رای عشق تمنا کن ولی خار نشو.
همه دنیارو نامردا گرفتن ، وفا رو از همه مردا گرفتن ، خبر آمد که مجنون را پریشب ، پلیسا با 3تا لیلی گرقتن!!
مجنون را به حاکمه بردن گفتن : توبه کن ، گفت : خدایا
عاشقم عاشق ترم کن !!!!
تا کجا باید سفر کرد تا کجا باید دوید
از کجا باید گذر کرد تا به قلب تو رسید
عمیق ترین درد زندگی دل بستن به کسی است که
هرگز به او نمی رسی....