همـــــــــدم


گفتش همدم شبهایت کو

                تاری از ذلف سیاهش را داد

وقت رفتن همه را می بوسید

               به من از دور نگاهش را داد

یادگاری به همه داد و به من

               انتظار سر راهش را داد

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

                 چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

نظرات 3 + ارسال نظر
حامد شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:39 ب.ظ http://REM-ONLINE.BLOGSKY.CM

سلام فرزانه خانوم
مشکلی در مورد تبادل لینک ندارم
اگر مایلی بگو اسم لینکت رو چی بزارم ؟

حامد یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:15 ق.ظ http://REM-ONLINE.BLOGSKY.COM

سلام عزیزم
اگه میشه لینکم رو درست کنی ممنون میشم ازت
بازم اگر امکان داره بنویس کافه سرگرمی
خیلی ممنون از لطفت
به من هم سر بزن خوشحال میشم

حامد یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:05 ق.ظ http://REM-ONLINE.BLOGSKY.COM

فرزانه خانوم ببخشید
لینکش آدرسش مورد داره com. رو اشتباه نوشته بودم همون رو نوشتی
چه داستانی شده ها این تبادل لینک ما ؟
ضمناً هر مطلبی رو میخوای ازوبلاگ من بدون ذکر منبع بردار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد