بیوگرافی بازیگران



نام اصلی: خلیل

نام خانوادگی اصلی: وثوقی



تاریخ تولد: 1316

محل تولد: تهران

ملیت: ایران




بیوگرافی

 فعالیت در زمینه دوبله 1337
 فعالیت در زمینه تئاتر 1356
 مهاجرت به آمریکا 1359
شاید نزدیک به یازده سال زمان لازم بود تا بهروز وثوقی کشف شود. او از سال 1337 با بازی در فیلم "طوفان در شهر ما" به سینما‌ آمد و تا سال 1347 در نقشهای متفاوت اما نچندان پررنگی ظاهر شد. انتخاب او برای بازی در فیلم قیصر توسط مسعود کیمیایی کافی بود تا نام بهروز وثوقی زبانزد خاص و عام شود. نقش آفرینی تحسین برانگیز بهروز وثوقی در "قیصر" پس از سالها توانست بت فردین را شکسته و چهره اواخر دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه سینمای ایران شود.
بهروز وثوقی بازیهای ماندگار و متفاوت بسیاری در کارنامه هنری دارد:
قیصر، طوقی، داش آکل، تنگسیر، بلوچ، بت و ...
بازی تحسین برانگیز و خارق العاده بهروز وثوقی در فیلمهای "گوزنها" (مسعود کیمیایی، 1354) و "سوته دلان" (علی حاتمی) برای همیشه در تاریخ سینمای ایران به یادگار ماند.
وثوقی در سال 1359 ایران را برای همیشه ترک کرد. او خارج از ایران در فیلمهایی هم بازی کرد.

همکاری بهروز وثوقی و مسعود کیمیایی در هفت فیلم، هفت بازی بشدت متفاوت در کارنامه وثوقی بر جای گذاشت

قانون خوشبختی...

پنج قانون خوشبختی را به خاطر بسپارید



1- قلبتان را از نفرت پاک کنید.
2- ذهنتان را از نگرانی ها دور کنید .
3- ساده زندگی کنید.
4- بیشتر ببخشید.
5- کمتر توقع داشته باشید.........

سفر ...

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:
گیرنده : همسر عزیزم

موضوع : من رسیدم

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه  !!

کمی بخندیم..

غضنفر سفره دلش رو واسه دوستش باز می کنه توش پر از نون بربری !!



به غضنفر میگن شما پسرت رو بیشتر دوست داری یا چلو کباب رو ؟

میگه : بابا تو رو به خدا ما رو سر دو راهی قرار ندین !


یه روز یه پسره به یه دختره میگه با من ازدواج میکنی ؟

دختره میگه نه !

و پسر یک عمر به خوبی و خوشی زندگی کرد ! 



دعاى غضنفر : خدایا تا زنده هستیم ما را از دنیا نبر !



امیدوارم امشب که میخوابی قشنگ ترین و بهترین آدم دنیا را تو خواب ببینی

ولی سعی کن بهش عادت نکنی چون من هر شب نمیتونم بیام به خوابت !




غضنفر پسرش رو میبره آزمایش ببینه دیوونست یا نه؟

دکتره به پسره میگه برو با این آبکش آب بیار

غضنفر میگه این خسته ست بزار من بیارم !



آقایان وقتی می خواهند کاری انجام دهند، اول خوب فکر می کنند، بعد به حرف دلشان گوش می دهند، به خدا توکل می کنند و... در آخر کاری را انجام می دهند که زنشان بگوید!!!




اگر تمام مردم دنیا جمع بشوند تا تو را از من بگیرند، به آنان خواهم گفت:

شما چرا زحمت کشیدید؟ خودم می آوردم!



زندگـــــــــــــــــــی

زندگی منشوری است در حرکت ، منشوری که پرتوی پرشکوه خلقت


با رنگهای بدیع و دل فریبش آن را دوست داشتنی خیال انگیز




و پرشور می سازد ، زندگی غصه دلتنگیهاست ، زندگی قصه ی


پر غصه ی یک زندانیست که به حبس عبدی محکوم است ، زندگی


 بازی شطرنجی است که در آن انسانها لحظه ی کیش به آخر نرسیده ماتند.....